این سومین پستی هست که امروز دارم مینویسم

رفتم پیش "ث"

به بهانه این که بیا باهم چایی بخوریم 

کلی براش درددل کردم. خدا خیرش بده خیلی آرومم کرد. خیلی زیاد 

امیدوارم کارهای خودش به بهترین نحو ممکن پیش بره 

 پ ن: خدایا شکرت. ممنون که به زبان این دختر اومدی و منو راهنمایی کردی. و آرومم کردی. اینطور موقع ها یادم میره که تو هم هستی ولی تو حتی شده با زبون در و دیوار هم با من حرف میزنی. همه چیز در دست توعه. قدرت تو ورای همه قدرت هاست. خودت همه چی رو درست کن. هر چی که در موردش استرس دارم. هر چیزی که توی دلمه و خودت بهتر میدونی. یه کاری کن همه چی به بهترین نحو ممکن پیش بره. کار و درس و زندگی شخصی و امتحان و وضعیت مملکتم و همه چی. خدایا امیدم فقط به توعه نه به هیچ کسی دیگه.