همین الان فهمیدم که "همکار" که توی پست قبلی راجع بهش حرف زدم ایده منو تو پیپر قبلی رو استفاده کرده برای کار جدیدش و منو هم بازی نداده تو پیپرش
قبلا فکر میکردم فقط منو دخیل نکرده
الان تازه فهمیدم که ایده اصلیش خیلی اورلپ داره با ایده پیپر قبلیه من
خب این که ادما از ایده های مقاله های پابلیشد شده استفاده کنن یه چیز خیلی طبیعی ای هست. به شرط این که رفرنس بدن و خب اینم داده
ولی داستان اینه که اخه لعنتی تو با من همکاری و تو همه کارهای من دخیل هستی خودتم میدونی ایده ایده ی جالبی بوده
بعد بدون اینکه هیچ نقشی به من بدی رفتی واسه خودت اینطوری منو دور زدی؟؟ اونم در حالی که میدونستی من چقدر تلاش کردم که به اون ددلاینه برسم و کار تو باعث شد نرسم؟؟؟
خدایا بعضی بنده هات چقدررر میتونن بی انصاف باشن
الان که فکر میکنم میبینم حتما باید قضیه اون روز رو به استادم بگم
اینطوری نمیشه این ادم خیلی پررو شده
خدایا دارم از عصبانیت منفجر میشم. از یه طرف یاد اون دقیقه هایی می افتم که اونطوری سرم داد میزد و تحقیرم میکرد. از طرفی این که اینطوری منو دور زد. و از طرف دیگه اینم دست گل آخرش
وای خدایا باورم نمیشه که انقدر من ساده بودم. فکر میکردم تازه این ادم داره بهم لطف میکنه در حالی که پشت سر در واقع داشت منو دور میزد
اشکال نداره
الخیر.فی.ماو.قع
حتما خیری توی این مساله هست. حتما سود و نفعی برای من وجود داره. بالاخره منم یاد گرفتم که حواسم رو جمع کنم. بالاخره خدا هم شاهد همه چی هست. همه چیز هم با زرنگ بازی و دور زدن ادما درست نمیشه. یه ادم میتونه این همه به خیال خودش خفن باشه و بقیه رو بکوبونه ولی سر آخر خرحمالی کنه و جیره خور استاد بشه و بعد هزاران ترای هنوزم نتونه جاب خوبی بگیره. حالا تا اخر عمرت پیپر بده و ریسرچ کن و سایتیشن بگیر. چه فایده ایی داره وقتی حتی نمیتونی یه جاب معمولی داشته باشی ؟ یه درامد معمولی داشته باشی
همین که همه رفیقات ازت دوری کردن و تو لب کسی محلت نمیذاره برات کافیه. همین خودش نشون میده که چه شخصیتی داری.
هوفففففف خدایا خودت شاهد همه چی هستی
من سکوت میکنم.
ولی تو شاهد باش