این روزا به شدت عصبی ام. دیشب دعوای بدی با مارکو کردم و بعد از مدتها سرش به شدت داد زدم و البته که بعدش هم خیلی ناراحت شدم خودم هم کلی گریه کردم

مدت خیلی طولانی ایی تحت فشار خیلی زیادی بودم. حتی میتونم بگم کل سال 2024. واقعا سال پر فشار و پر استرسی برام بود. خدا تا آخرش رو برام بخیر کنه 

این روزا همش دارم بدو بدو میکنم. اوضاع خیلی مطابق میلم پیش نرفت. در مورد یه سری چیزا چرا شکر خدا حل شد البته بعد این که حسابی دهنم سرویس شد ولی یه سری چیزای دیگه هم پیش اومد که تحت کنترلم نبود. از خودخواهی یه آدمی که یکی از ددلاین هام رو عقب انداخت در حالی که همه چی آماده بود تا زمین خوردن یهوویی تو برف ها و کووید بد موقع که تقریبا 10 روزی زمانم رو گرفت. بدشانسی ایی که سر بلیط گرفتن برام پیش اومد و چقدر حرص که سر اون داستان خوردم. ضررهای مالی خیلی زیاد. در حدی که صفر که چه عرض کنم یه جورایی منفی شدم 

مشخص نشدن تاریخ امتحانم در حالی که همه چی اماده بود. اذیت های همکارم و برخورد خیلی بدش اذیت های استادا و دانشگاه و داستان هایی که خوردم و الانم که باز اذیتی که دارم سر مراقب امتحان بودن میشم 

که هر کدوم رو اگر بخوام بازش کنم میشه مثنوی هفتاد من 

داستان های دیگه هم که جای خود 

 

بازم خداروشکر ...

 چی بگم...