۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

کامنت خوب

داشتم به این فکر میکردم که چقدر از این پسره همکار بدم میاد و اون لحظات بحثمون برام یادآوری شد و اینکه از اون روز به بعد یک کلمه باهاش حرف نزدم و اونم اصلا حرف نزده. البته باهم دیگه اصلا چشم تو چشم نشدیم و یه جورایی فراری هستم ازش. داشتم به همینا فکر میکردم و با وجود تنفری که ازش دارم همچنان ناراحت بودم که توی این استپی که گیر کردم اگر کمک اون بود شاید اوضاع بهتر بود ( مطمنم که این فکرم غلطه چون حتی توی کار پیپر قبلیم و امتحانم و اینا شاید فقط 10 درصد کارم ناشی از کمک اون بود). ولی خب به هر حال داشتم اورتینک میکردم که اگر نتونم چی و الان دیگه کمکی هم از این ندارم و از این حرفا 

بعد اومدم وبلاگ و دیدم یکی برام کامنت خصوصی گذاشته که نمیدونم کیه 

ولی حس میکنم خدا جوابم رو داد 

برداشتی که ازش کردم این بود که آدما چی کاره اس. این پسره چی کاره اس. اول خدا بعدشم همت خودت. همین و همین 

 

کامنت رو اینجا میذارم که همیشه یادم بمونه. شاید هم به درد یکی خورد...

 

 

 

 

قل إنما أنا بشر مثلکم (سوره کهف آیه 110 - سوره فصلت آیه 6) بگو من فقط بشری مثل شما هستم


در حقیقت آنهایی را که به غیر از الله صدا می‌زنید بندگانی مثل (خود) شما هستند، پس آنها را صدا بزنید پس باید اجابتتان کنند اگر راست می‌گویید! (سوره اعراف آیه 194)


و کسانی را که به غیر او صدا می‌زنید مالک پوست هسته خرمایی هم نیستند اگر آنها را صدا بزنید صدای شما را نمی‌شنوند و اگر (فرضا) بشنوند اجابتتان نمی‌کنند و روز قیامت «شرک» شما را انکار می‌کنند، و هیچکس مانند (خداوند آگاه و) خبیر  تو را (از حقایق) باخبر نمی‌سازد. (سوره فاطر، آیات 13 و 14)


آنهایی را که صدا می زنند، (خودشان) به سوی پروردگارشان «وسیله» می‌جویند ... و از عذاب او می‌ترسند ... (سوره اسراء آیه 57)


(به مشرکان) بگو کیست که از آسمان و زمین به شما روزی می دهد؟ یا کیست که بر گوش ها و چشم ها مالکیت دارد؟ و کیست که زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد؟ و کیست که امور را تدبیر می کند؟ خواهند گفت «الله». پس بگو آیا پروا نمی‌کنید؟! (سوره یونس آیه 31)


این (عذاب جهنم) از آن روی برای شماست که وقتی الله به تنهایی صدا زده میشد کفر می ورزیدید و اگر به او شرک ورزید میشد ایمان می آوردید. (سوره غافر آیه 12)


و (اینکه) اوست که می خنداند و می گریاند و (هم) اوست که می میراند و زنده می کند. (سوره نجم آیات 43 و 44)


قل إنی لا أملک لکم ضرّا ولا رشدا (سوره جن آیه 21) بگو من مالک زیان و خیری برای شما نیستم.


بگو: به شما نمی گویم که خزینه ها و گنجینه های الله نزد من است و غیب (نیز) نمی دانم (سوره انعام آیه 50)


(بگو:) اگر غیب می دانستم از خیر و نفع برای خودم می افزودم و بدی و زیانی به من نمی رسید! (اعراف آیه 188)


تو نمی دانستی کتاب چیست و نه ایمان (چیست) (سوره شوری آیه 52)


ووجدک ضالا فهدی (سوره ضحی آیه 7) و تو را گمراه یافت پس هدایت کرد.


بگو: همانا پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرده، دینی استوار که همان آیین ابراهیم حق گرای است، و او از مشرکان نبود. (سوره انعام آیه 161)


بگو من از (میان) پیامبران، (نوظهور، بی سابقه و) بدعتی نبودم و نمی دانم با من و شما چه خواهد شد. (سوره احقاف آیه 9)


فاصبر إن وعد الله حق واستغفر «لذنبک» (سوره غافر آیه 55) پس صبر کن که وعده الله حق است و برای «گناهت» آمرزش بخواه


روزی را که الله پیامبران را (در قیامت) گرد می آورد، پس (الله) می فرماید چه پاسخی به شما داده شد؟ می گویند: ما را دانشی نیست، دانای غیب ها تویی تو. (سوره مائده آیه 109)


(عیسی به الله گفت:) تا وقتى در میانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چیز گواهى. (سوره مائده آیه 117)


همانا الله اینکه به او شرک ورزیده شود را نمی آمرزد و غیر آن را برای هر کس که بخواهد می آمرزد و هر که به الله شرک بورزد قطعا گناه عظیمی را افترا بسته است. (سوره نساء آیه 48)


و قطعا به تو و کسانی که پیش از تو بودند وحی شده است که اگر شرک بورزی عملت تباه می شود و از زیانکاران خواهی شد. (سوره زمر آیه 65)


وما یؤمن أکثرهم باللّه إلا وهم مشرکون (سوره یوسف آیه 106) و بیشترشان به الله ایمان نمی آورند مگر اینکه (در همان حال) مشرکند.


آیا ما دلیل محکمی برای آنها نازل کردیم که از آنچه به او شرک می‌ورزیدند سخن بگوید؟! (و آن را موجه بشمارد؟!) (سوره روم - آیه 35)


و کیست گمراه‌تر از آن کس که به غیر خداوند کسی را صدا می‌زند که تا روز قیامت او را پاسخ نمی‌دهد و آنها از دعایشان بی‌خبرند؟ (سوره احقاف - آیه 5)


سوره انعام - آیات ۴۰ تا ۴۳:
بگو: به نظر شما، اگر عذاب خداوند شما را دررسد یا رستاخیز شما را دریابد، اگر راست می‌گویید، کسی غیر از خداوند را صدا می‌زنید؟» (نه) بلکه تنها او را صدا می‌زنید پس اگر بخواهد آنچه را که او را به خاطرش صدا زده‌اید برطرف می‌سازد و آنچه را که شرک می‌ورزید فراموش می‌کنید. و به یقین، ما به سوی امت‌هایی که پیش از تو بودند (هشدار دهنده‌هایی،) فرستادیم و آنان را به سختی و ضرر دچار ساختیم باشد که به تضرع به درگاه خداوند در آیند. پس چرا هنگامی که سختی‌های ما به آنان رسید تضرع نکردند؟ لیکن دل‌هایشان قساوت پیدا کرد و شیطان آنچه را انجام می‌دادند برایشان آراسته کرد.


تسلط او (=شیطان) فقط بر کسانی است که وی را به دوستی می‌گیرند و بر کسانی که آنها به او (=خداوند) شرک می‌ورزند. (سوره نحل آیه 100) و هر کس از یاد (خداوند) رحمان دل بگرداند، بر او شیطانی می‌گماریم تا همراه و دمساز وی گردد و مسلماً آنها (=شیاطین) این گروه را از راه (خداوند) باز می‌دارند و این گروه می‌پندارند که هدایت یافته‌اند، تا زمانی که (در قیامت) نزد ما حاضر شود، می‌گوید: ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشینی بودی. (سوره زخرف آیات 36 تا 38)

  • ۳
  • نظرات [ ۰ ]
    • گندم شادونه
    • پنجشنبه ۱۱ بهمن ۰۳

    باز هم نیازمند دعاتون هستم

    داشتم نفس راحتی میکشیدم بعد امتحان و فکر میکردم که میتونم دمی رو بیاسایم ...

    ولی زندگی باز با یه رولر کاستر جدید اومد و تن نحیفم رو انداخت روی چرخ دنده های لعنتیش 

    خدایا مشکلم رو حل کن 

    بخیر بگذره این داستان همsadbroken heart

  • ۴
  • نظرات [ ۲ ]
    • گندم شادونه
    • چهارشنبه ۱۰ بهمن ۰۳

    آنکاندیشنالی پاس!

     پاس شدم! بدون کاندیشن و شرط و شروط.

    مطمن بودم پاس میشم ولی حوصله نداشتم شرط و شروط بذارن و فرصت بدن بگن برو یکی دوماه دیگه باز جلسه بذاریم و اینا. تقریبا همه دوستای دور و برم کاندیشن خورده بودن 

    خدایا شکرت ...

    مرسی از کسایی که برام دعا کردن. هزار برابرش به خودتون برگرده. 

     

    پ ن: امتحان کامپ همون امتحان جامع هست به همراه دفاع پروپوزال

    پ ن ۲: هم داورا هم یکی از سوپروایزرهای خودم میگفتن این چیزی که تو تحویل دادی پروپوزال نیس درواقع بخشی از تزته. 

    خدایا شکرت...:)

  • ۴
  • نظرات [ ۲ ]
    • گندم شادونه
    • دوشنبه ۸ بهمن ۰۳

    در حد حاضری زدن ...

    خیلی وقته ننوشتم 

    فعلا در حد یه حاضری زدن بنویسم چون حرف ها خیلی زیاده ...

    اگر حوصله خوندن حرفای منفی رو ندارید این پست رو رد کنید چون آیینه درون منه و من الان حالم خوب نیس 

    پس فردا یه ارایه خیلی خیلی مهم دارم 

    از شدت استرس دارم خفه میشم ولی استرسم برا پس فردا نیس به خاطر مساله دیروزه 

    دیروز صبح لباس پوشیدم برم لب که به سرم زد یه زنگ بزنم به مارکو و این زنگ زدن همان و انگار آب یخی که روی سر من خالی کردن 

    همونطوری با لباس افتادم روی مبل. از شدت استرس حالت تهوع داشتم همین الانم دارم. تا شب انقد زار زدم که فقط خدا میدونه. شب زنگ زدم به به دوستم گفتم میشه بیام پیشت خیلی حالم بده. بیچاره نیم ساعت بعدش خودش رو بهم رسوند. انقد پیشش گریه کردم که خدا میدونه. کلی دلداریم داد و گفت تو داری اورتینک میکنی و من خیالم راحته و از این حرفا. اون لحظه دلم میخواست مهربان پیشم بود. دیروز به معنی واقعی کلمه تنهایی و غربت و بی پناهی رو حس کردم. حتی قبلش به الف زنگ زدم. یه کم راهنماییم کرد ولی حسی که همیشه ازش میگرفتم رو نگرفتم چون بازم حس کردم حرف زدنش از روی انجام وظیفه است. وظیفه ایی که خودش برا خودش تعریف کرده. توی حرفاش بویی از مهر و محبت نبود. حتی میخوام بگم که عصبانی هم بود. یه جورایی انگار یه مسیولیتی در قبالم داره که فقط باید اونو انجام بده. بعد چند دقیقه قطع کردم چون حس کردم حرفاش آرومم نمیکنه. حس مزاحم بودن داشتم. به هر دری چنگ میزدم که فقط به یکی پناه برده باشم و اروم هم نمیشدم 

    یک ساعت مونده به غروب رفتم یه دوش گرفتم و رفتم سر سجاده ام و این بار هم مثل همیشه بهترین رفیقم به دادم رسید. کلی سر نماز پیشش گریه کردم و درد دل. و مثل همیشه بهم گوش داد و قلبم رو اروم کرد. دیگه توکل کردم به خودش.

    دیشب هم دوستم پیشم موند. میترسیدم با اون حجم استرسی که تحمل کرده بودم پنیک بشم. ولی خدا خیرش بده حضورش به هر حال یه دلگرمی بود

    الانم اومدم لب. نزدیک ظهر داره میشه ولی دلم میخواد تا بوق سگ بمونم تو لب. کاش بتونم کار کنم. 

    خدایا کمکم کن خودت میدونی چه فشاری روم هست. اولین و اخرین کمک من همیشه خودت بودی و هستی. خودت به سلامت من رو از این گرداب نجات بده. هم پس فردا به خیر بگذره و همه چی همونطوری پیش بره که دلم میخواد و عالی تموم بشه هم این نگرانی اخریم بر طرف بشه و حال دل هممون خوب بشه و مشکلی نباشه 

    خدایا به فریاد منه خسته ی تنهای غریب برس. یه کاری کن این نگرانی هام برطرف بشه و واقعا هم هیچ مشکل و مساله ایی نباشه. نگرانی های من همه بیخود و بی اساس باشه و حالش خوب باشه و سلامت و خوشحال 

    خدایا خودمون رو به تو سپردم ای مهربان ترین عالم...

     

    پ ن : الان که فکر میکنم میبینم سگ سیاه افسردگی هم داره رخنه میکنه تو وجودم. البته مشکل اصلی من همیشه اضطراب بوده ولی خب به نظرم اینا دو روی یک سکه هستن. بهترین راه حل درمانش فشار سنگین کاریه و نوشتن و دعا و نیایش و عبادت. حداقل برا من اینا بیشتر از بقیه چیزا کار میکنه. باید تا خرخره باز برم زیر بار کار و درس و اینا. یادم باشه قرص های ویتامین دی و ب رو هم بخورم خیلی کمک میکنه. انقدر هم نرم توی خودم و تنهایی نکشم. دنیا دو روزه پس فردا می افتم میمیرم و پشیمون میشم از این که عمرم اینطوری گذشت. خدایا کمکم کن حال دلم رو خوب کن و مشکلات و نگرانی هام رو برطرف کن به بهترین نحو. به خودت و خانواده ام سلامتی بده و در همه حال همراهم باش. خدایا حال بدم رو به حال خودت خوب کن...

    پ ن: هر کسی این پست رو میخونه ممنون میشم که برام دعا کنه heartsad

  • ۶
    • گندم شادونه
    • چهارشنبه ۳ بهمن ۰۳
    نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو

    مولوی
    کلمات کلیدی