اگر رمز میخواین کامنت بذارید ( قسمت آخر)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

اطمینان

دیشب دبگه مطمن شدم که بازم باید به فکر چابه جابب خونه باشم و حتی به همخونه هم گفتم 

توی ادامه پست های رمزدارم مینویسم 

4-5 نفر تا حالا رمز گرفتن ولی هیچ کامنتی ندارم هنوز! چزا واقعا؟!!!! خوب نمیخواستید نظر بدید رمز چرا گرفتید   جاست کیدینگ !!  ولی جدی نظر بذارید دیگه عههه  پست آخر رو ان شالله امروز میذارم. آخرین پست رمزدار مربوط به این موضوع ها....

روانشناسی زرد؟!

همین امروز که از انرژی مثبت و این شر و رها حرف زدم کلی چالش داشتم :/

صبح بخیر!

صبح اول هفته ام بخیر!

امیدوارم هممون هفته عالی داشته باشیم!!

هر وقت یادتون میره کجا ایستادید یا احساس میکنید آیا کار درستی کردم یا ن یا شک میاد توی دلتون یا مضطرب میشید و... یادتون بیفته که یه زمانی حسرت خیلی چیزهایی رو داشتید که الان دارید. و مطمن باشید به قول قمشه ایی نازنینم خدا وقتی ارزویی در دلی میکاره توانمدنیش رو هم بهش میده. مثلا یه گوسفند هیچ وقت آرزو میکنه دانشمند بشه؟!!!

آف کورس که موانع هست آف کورس که شکست هست ناامیدی هست چالش هست ولی باید ادامه داد و جنگید 

خدایا خودت به خودم و خانواده ام سلامتی بده بهم جسارت و اعتماد به نفس بده بهم توانایی بده که از پس مسیری که توش هستم به خوبی بر بیام آمین :)

هفته رو پر انرژی و شاد و مثبت شروع کنید حتی اگر شب قبلش مثل من از استرس خوب نخوابیده باشید!!

اگر رمز میخواین کامنت بذارید (قسمت سوم)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

اگر رمز میخواین کامنت بذارید (قسمت دوم)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

توضیح

اگر کسی رمز میخواد برای پست قبلی اینجا برام کامنت بذارید تا رمز رو براتون بفرستم. 

اگر رمز میخواین کامنت بذارید

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

لطفا نخوانید!

حال جسمیم خوب نیس معده ام میسوزه حالت تهوع دارم موهام چرب و کثیفه و اعصابم خورده 

کله ام میخاره 

استاد ریده به اعصابم 

حوصله ندارم 

انگیزه ام از بین رفته 

حالم از همه چی به هم میخوره 

از همخونه 

از اینجا 

از همه چی 

از همه چی بدم میاددددددددددددددددددددددددددددددد

از خودم بیشتر از همه 

مهربان ترین مهربانان

با استاد میتینگ داشتم و نتیجه رو سپرده بودم به خدا

هر چند نتونستم راجع به اون موضوع خاص قانعش کنم ولی چون صلاحم رو از خدا خواسته بودم ناراحت نیستم 

یقینا کله خیر

و جالبه که خودمم میدونستم ضعف کار از کجاست 

از اونجایی که خودمم از سمبل کاری و کار بی کیفیت بدم میاد و ته دلم رو راضی نمیکنه از حرف استاد خیلی ناراحت نیستم که هیچ یه خورده ته قلبم خوشحالم هستم 

از طرف دیگه فشار ددلاین برام خیلی زیاد بود 

شاید این فشار که از روم برداشته بشه با توجه به این تجربه دو ماهه ایی که پیدا کردم شاید بتونم کار رو بهتر پیش ببرم 

خدایا کمکم کن 

میدونم که فقط و فقط دست تو باید بیاد وسط تا کاری به نتیجه برسه 

ای مهربان ترین مهربانان