یه چیزی که هست اینه که 

برا آدما همونقدر که خودشون براتون مایه میذارن مایه بذارید 

رودواسی رو بذارید کنار 

اینا رو اول دارم به خودم میگم 

اینطوری توقع هم ایجاد نمیشه اگرم براتون کم گذاشتن ناراحت نمیشید 

کاری که من توی زندگیم نکردم و هر بار هم عین چی پشیمون شدم 

ولی واقعا نمیدونم چرا من هیچ وقت از دوست و همخونه و همکلاسی و اینا شانس نداشتم 

شاید به خاطر اینه که ۱۰۰ام رو براشون میذارم و وقتی ۳۰ دریافت میکنم خب طبیعیه که ناراحت میشم. تازه در بهترین حالت ۳۰! 

اگه خودخواه باشم و رک باشم و پررو دیگه اینطوری نمیشه ناراحت هم نمیشم 

خلاصه اینکه کاری که امروز همخونه کرد بهم نشون داد باید تغییر موضع بدم و کاری رو بکنم که به نفع خودمه نه بقیه 

دیگه اینکه عمق تنهایی اینجا زیاده 

البته برا من تازه نیست این مدل حس تنهایی. من تو مملکت خودمم تنها بودم. کلا آدمیزاد تنهاست. من ایرانم که بودم دوست خیلی خوب نداشتم. خیلی وقتا کسی رو نداشتم حتی یه تماس ساده باهاش بگیرم و این خیلی آزارم میداد. یه وقتایی مارکو رو گیر میاوردم ( خدا بهش سلامتی بده). الان که به خاطر اختلاف ساعت خیلی راحت نیس زنگ زدن بهش 

امیدوارم خدا ادم رو هیچ وقته هیچ وقت محتاج بقیه بنده هاش نکنه 

خدا به خود ادم و به خانواده ادم سلامتی بده همین کافیه 

بقیه چیزا همه حل میشن 

مشخصه که دارم درد دل میکنم؟!!:))