دیر.ز یکی از بدترین روزهای اومدن به اینجا رو تجربه کردم 

انقدر حالم بد بود که از توی لب پاشدم رفتم خونه همون صبح. حالت های وسواس گونه و استرس های شدید ایران دوباره برگشته و من هیچ راهی برای مقابله ندارم. خسته تر از اونی هستم که بخوام وضعیت این روزهام رو حتی بنویسم. حالم از این زندگی شتی دیگه داره به هم میخوره. وسواسم دوباره برگشته و خیلی خیلی تحت فشار هستم. چند روزیه که عملا هیچ کاری نکردم و از دست خودم حرص میخورم. آخرین آپدیتی که به چوآن ( دانشجوی پست داک) دادم derive کردن یه فرمول ساده بود و حل یه مساله optimization که واقعا کار یه روز بود جفتش ولی من به اندازه شاید 3 هفته طولش دادم!!!! 

خدایا اعصابم به شدت به هم ریخته 

نه پی ام اس هستم نه هیچی ولی به شدت داغونم از نظر روحی 

از همخونه متنفرم و وقتی میبینمش کهیر میزنم 

خدایا 

خدایا این حال بد رو از من بگیر و بهم حال خوب بده 

یه کار کن جسمی و روحی خوب بشم ای خدااا