حالم خوش نیست 

چه اصراریه که اینجا وانمود کنم حالم خوبه؟؟ نه خوب نیستم. امروز خواستم با انرژی بشینم سر کارام. حتی با این وضعیت معده دردناکم قهوه هم خوردم ولی بازم روز از نو روزی از نو. یک ساعت اولش خوب بود یعد شروع شد چک کردن های الکی تو این سوشیال مدیای لعنتی. بعدشم دیدن بلیط پرواز خام اعتماد به سقف به مرکز امریکای شمالی. 

احساس مرگ دارم. پر از حسرتم. میدونم اگر قدر داشته هام رو ندونم زندگی مسیری رو برام به وجود میاره که بفهمم قبلا چقدر وضعیتم خوب بوده. ناشکری نمیکنم از دست خودم ناراحتم. از خودم عصبانی ام. احساس عقب موندن از هم دوره ای ها و هم کلاسی ها و حتی همکارا. خیلی حس بدیه. ادم رو نابود میکنه. 

خدایا خودت کمکم کن 

من خیلی ضعیفم 

خیلی